شاید بزرگ شدی…
شاید مستقل زندگی میکنی، تصمیم میگیری، حتی از خونوادهت فاصله گرفتی.
اما هنوز یه جایی از وجودت، یه چیزی وصله…
یه بند نازک، بیصدا، که با هر «نه» گفتن، با هر «خودت بودن»، شروع میکنه به لرزیدن…
و تو، خستهای. نه از کار، نه از آدمها… از نقشهایی که سالها بیاجازه بهت دادن. از سکوتهایی که جای حرفهات نشستن. از وفاداری به تصویری که اصلاً خودت نبودی…
اسم این خستگی، «خستگی روانیه» و دلیلش، خیلی وقتا یه بندیه که هنوز بریده نشده: بند ناف روانی.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.