آیا شما هم سوالی دارید؟
با ما بصورت رایگان در ارتباط باشید
لطفا ابتدا سوال و پاسخ های زیر را بخوانید و اگر پاسخ سوال خود را پیدا نکردید،
سوال را برای ما ارسال کنید.
سوالات متداول
پرسش و پاسخ متداول
- اختلال افسردگی اساسی (MDD)،
- اختلال افسردگی مداوم (PDD)،
- اختلال دوقطبی،
- اختلال عاطفی فصلی (SAD) و افسردگی پس از زایمان.
اختلالات خلقی بسته به اینکه کدام نوع باشند علامت های مختلفی دارند.
ابتدا علایم اختلالاتی که با خلق پایین همراه هستند را بر می شماریم. خلق پایین با احساس افسردگی و پایین آمدن روحیه همراه است.
علائم خلق پایین یا افسرده:
- احساس غم و ناراحتی در بیشتر وقتها یا هر روز
- احساس نا امیدی و بی ارزش بودن
- بی انرژی و کسل بودن
- تغییر در اشتها
- تغییر در وزن فرد
- کاهش احساس لذت بردن از فعالیت هایی که در گذشته موجب لذت فرد بودند
- افزایش یا کاهش میزان خواب
- فکر کردن درباره مرگ دیگران یا مرگ خود
- مشکل در تمرکز
از سوی دیگر خلق بالا با احساس سرخوشی و شیدایی همراه است و به آن خلق مانیک هم می گویند.
در اختلالاتی مانند دوقطبی، خلق بالا یا مانیک وجود دارد.
علایم خلق بالا یا مانیک:
احساس داشتن انرژی و گوش به زنگی بیش از حد
حرکت یا گفتار سریع
تحریک پذیری نسبت به محیط و افراد، بی قراری و به هم ریختگی
انجام رفتار های پر ریسک مانند رانندگی بی دقت یا ولخرجی زیاد
افزایش غیر عادی میزان انجام فعالیت و تلاش برای انجام چند فعالیت همزمان
پرش افکار
بی خوابی و مشکل در به خواب رفتن
اگر دلایل خیانت ریشه یابی و حل نشود و فرد اختلال خلقی و یا شخصیتی داشته باشد و درمان نشود
معمولا تحقیقات نشان داده نهایتا زوجین بعد از ۳ سال از هم جدا میشوند.
۲ نوع کودک درون وجود دارد ..
دختر درون : مجموعه ایی از احساسات لطیف ، هیجانی و شورانگیز درون ماست . شیرین ترین بخش وجود شماست .. مثلا وقتی از ته دل میخندی! وقتی برای خودت و یا دیگری کادو میخری یا دوست داری دو خط شعر بخونی!
دختر درون ! یعنی احساسات لطیف تو که باعث میشه که تو حس قشنگ عاشقی رو تحربه کنی! یعنی احساسات لطیف تو ، وقتی اشکاتو با گوشه دستت پاک میکنی میگی ! دلم براش خیلی تنگ شده! این قسمت وجودت ! همون دختر درون توست.
پسر درون:
این قسمت وجودت گاهی غیرتی میشه، گاهی بهانه گیر میشه!
این قسمت وجودت نقش مدیر برنامه هات توی روز داره!
کجا برین، کی برین !
اکر کسی چیزی گفت ، چه جوری از خودتون مراقبت کنین!
همون موقع چه جوری جوابش بدین!!
این قسمت وجودت معمولا میخواد : غلدری کنه!
ازت محافظت و مراقبت کنه!
دنیا رو به خاطرات به اتیش بکشه
خشم عموما یک واکنش طبیعی است که همه آن را تجربه می کنند. با این حال وقتی که باعث پرخاشگری شود، تبدیل به یک مشکل می شود.
فریاد زدن و خشونت جسمی یکی از روش های آزادسازی خشم است که ممکن است فرد را در خانواده، دوستان و همکاران با مشکل مواجه کند.
رفتار پرخاشگرانه ممکن است کلامی یا فیزیکی باشد. این
رفتارها ممکن است به طور ناگهانی و بدون هیچ دلیل مشخصی رخ دهند یا در واکنش یک وضعیت ناامید کننده باشند. در حالی که کنار آمدن با پرخاشگری سخت است، درک اینکه فرد پرخاشگری را به طور عمدی انجام نمی دهد می تواند کمک کننده باشد.
خشم واکنشی فوری است که در هنگام احساس خطر یا
بدرفتاری بروز می کند. تهدیدها انواع مختلفی دارد و فقط جسمی نیست(مانند تعرض).
تهدیدهای مالی مانند از دست دادن شغل نیز می تواند موجب بروز خشم شود. احساس حسادت، احساس گناه و خجالت نیز می توانند دلیل شروع خشم باشند
- آنهایی که اعتماد به نفسشان پایینی دارند و مهارت هایشان ضعیف است.
- آنهایی که از لحاظ شخصیتی وابسته هستند و کنترل کردن فرد کنترلگر به آنها در ابتدا احساس امنیت میدهد
اختلال دو قطبی معمولاً در خانواده ها دیده می شود: 80 تا 90 درصد افراد مبتلا به اختلال دو قطبی یکی از بستگان مبتلا به اختلال دو قطبی یا افسردگی دارند. عوامل محیطی مانند استرس، اختلال در خواب و مواد مخدر و الکل ممکن است باعث ایجاد اپیزودهای خلقی در افراد آسیب پذیر شود. اگرچه دلایل خاص اختلال دوقطبی در مغز نامشخص است، اعتقاد بر این است که عدم تعادل مواد شیمیایی مغز منجر به اختلال در فعالیت مغز می شود. میانگین سن شروع 25 سالگی است
- خارج شدن اوضاع از کنترل
- نداشتن اعتماد به نفس
- باور نداشتن خود
- دوست نداشتن خود
- افسردگی و انزوا
- از کار انداختن مغز …
- در اصل سوزاندن مغز توست …
برقراری ارتباط با کودک درون از طریق روشهایی مانند مکالمه با آن، نوشتن نامه و ارائه عشق به آن انجام میشود. همچنین، تماشای عکسهای کودکی خود و به خاطر آوردن خاطرات مثبت میتواند کمککننده باشد.
کار با کودک درون میتواند احساسات مختلفی را برانگیخته کند و در مواردی نیاز به راهنمایی یک مشاور یا تراپی است. مشاوره میتواند به فرد کمک کند تا به طور سالم با کودک درون خود ارتباط برقرار کند.
در پاسخ به این سوال باید ابتدا به خودتان نگاهی بیندازید و بررسی کنید که آیا از پیش در سایر روابطتان هم به اطرافیان خود شکاک بوده اید یا خیر؟ اگر بله تا چه میزان و به کدامین آن ها؟ چرایی مشکوک بودنتان را جویا شوید.
حال به رابطه عاطفی تان با همسرتان نگاهی بیندازید..آیا از ابتدا به همسرتان شک داشته اید یا به مرور زمان با رفتارهایی که داشته سردرگم شده اید؟ خوب است که به این مساله توجه داشته باشید که اگر حتی قبل از شروع رابطه تان دچار بی اعتمادی به اطرافیانتان بوده اید.
بسیار مهم است به صورت ریشه ایی به علت یابی این موضوع بپردازید و در صورت نیاز از یک متخصص کمک بگیرید!
بله .. برای موفقیت، باید سه عنصر مهم در تغییر رفتار را درک کنید:
آمادگی برای تغییر: آیا منابع و دانش لازم برای ایجاد یک تغییر پایدار با موفقیت را دارید؟
موانع تغییر: آیا چیزی مانع تغییر رفتار شما می شود؟
احتمال عود: چه چیزی ممکن است باعث بازگشت به رفتار قبلی شود
کلید موفقیت این است که اجازه ندهید این شکست ها اعتماد به نفس شما را تضعیف کنند. اگر به یک رفتار قدیمی بازمیگردید، به دلیل وقوع آن به دقت نگاه کنید. چه چیزی باعث عود شد؟ برای جلوگیری از این محرک ها در آینده چه کاری می توانید انجام دهید؟
در این جا به صورت کلیدی به چند نکته اشاره میکنیم:
به دلیل اسیبها و طرح وارهای کودکی به دلیل اعتقادات و باورهایی که دارد حس خشم و انتقام لجبازی وقتی به خواستهایتان نمیرسید احساس میکنید دوست داشتنی و خواستنی نیستید و به دنبال توجه هستید و مهمتر از همه اگر از بیماریهای روانی رنج میبرید امکان خیانت در این افراد بیشتر است :
افرادی با اختلات شخصیت :
دوقطبی:
شخصیت مرزی:
خودشیفته
هیستریک
شخصیت ناپایدار
شخصیت نمایشی
اختلال شخصیت ضد اجتماعی
مطالعات نشان داده افرادی با اختلالات شخصیت به شرح زیر درصد احتمال بالاتری در خیانت دارند…
– اختلال شخصیت هیستریک: غیر قابل کنترل و هیجانات بیمارگونه دارند، احساسات و عواطف آنان، متغیر و سطحی است و برای ناکامی وتاخیردرارضاء تحمل ندارد از نظر ظاهری و و رفتار به طرزی نامناسب اغواگری جنسی دارند.
-اختلال شخصیت خود شیفته: وضعیت ناپایدار روحی؛ خود بزرگ بینی و نگرانی مفرط از ظاهر؛ در پی اظهارات محبت آمیزو تعریف دیگران و همچنین معتاد به توجه دیگران هستند.
اختلال شخصیت ناپایدار: شخصیت بی ثبات و پر تنش (بی ثباتی عاطفی ،تغییرات بارز ازخلق و اختلال هویت بارز و مستمر؛ احساس هراس از تنها ماندن .
اختلال شخصیت ضد اجتماعی: عدم احترام به حقوق دیگران و پایمالی حقوق آنها ، پایین بودن سطح برانگیختگی نسبت به افراد دیگر…
شخصیت نمایشی، به عنوان یک معضل اختلال شخصیتی محسوب می شود که می تواند در روابط زناشویی و حتی خیانت هم تاثیر بگذارد.. فرد، دائما قصد تایید شدن توسط دیگران را دارد و رفتارهایی انجام می دهد که توجه سایرین را به خود جلب کند.
اختلال شخصیت دوقطبی
وضعیت های خلقی و احساسی افراد دوقطبی ممکن است
به تعاملات عاطفی و رابطه جنسی آنها تاثیر بسزایی داشته باشد. در بعضی موارد، افراد دوقطبی ممکن است در دورههای منفی و افسرده خود، به روابط جنسی روی ندهند و این ممکن است بر روی رابطه عاطفی آنها تاثیر منفی داشته باشد. از طرف دیگر، در دورههای شیدایی اشتیاقی بیش از حد، افراد دوقطبی ممکن است به موضوع رابطه جنسی علاقه بیشتری پیدا کنند و در نتیجه ریسکهای بیشتری را در روابط جنسی بپذیرند
برخی از زوجها میتوانند خیانت را پشت سر بگذارند و حتی به رابطه بهتری برسند، در حالی که برخی دیگر نمیتوانند. مطمئناً مواقعی هم وجود دارد که ادامه ازدواج توصیه نمیشود.
قبل از اینکه خصوصیات رابطه را از منظر همسرتان تحلیل کنید و ببینید چرا این رابطه عاشقانه بر اساس نیازهای او اتفاق افتاده است، مهم است که به نیازهای خودتان نگاه کنید. این کار به خصوص با وجود حسادت و عصبانیت میتواند چالش برانگیزتر از آن چیزی باشد که به نظر میرسد.
اگر شما کسی بودید که رابطه نامشروع داشتید و امیدوارید که ازدواج خودتان را نجات دهید، چندین گام وجود دارد.
مهمتر از همه باید فوراً خیانت و دروغگویی را تمام کنید و انتخاب کنید. صبور بودن و دادن فضا به همسرتان ضروری است. این کار حتماٌ نتیجه خواهد داد و شاید مثمر ثمر واقع نشود. اما بدون پذیرش مسئولیت کامل کارتان(سرزنش نکردن یا توجیه نکردن رفتارتان) شانس کمی خواهید داشت.
احتمال عبور از این رابطه به عوامل زیادی مانند دلایل وقوع آن و ویژگیهای هر دو نفر، بستگی دارد. برای درک واقعی مسئله و حرکت رو به جلو، هر دو طرف باید به حرفهای طرف مقابل گوش دهند(که در این شرایط بسیار چالش برانگیز است).نباید تصور کنند که انگیزه یا احساسات شریکشان با خودشان، یکسان است. شاید بهتر است از کمک یک درمانگر آموزش دیده نیز بهره مند شوند.
ظرفیت متقابل برای بخشش و تعهد قوی به رابطه برای کسانی که تصمیم به غلبه بر خیانت دارند، اهمیت کلیدی دارد.
مشکلات در روابط زناشویی هم عامل خطری برای خیانت است. برخی از این موارد مهم عبارتند از:
- اعتقادات و باورهای متفاوت
- تفاوت فرهنگی و طبقه ایی
- ازدواج از روی اجبار
- خشونت خانگی و آزار عاطفی
- قطع ارتباط عاطفی و جنسی
- فشارهای مالی
- عدم ارتباط با دیگران
- اختلافات خانوادگی با خانواده همسر
- فقدان احترام در رابطه
- عدم سازگاری (افرادی که به دلایل اشتباه ازدواج کرده اند): سازگاری کم میتواند منجر به احساس پشیمانی شود.
- ازدواج به دلایل اشتباه
- فرار از محیط خانواده
- فقر مالی
- تفاوت سنی زیاد
انگیزههای بسیار زیادی برای برقراری روابط خارج از ازدواج وجود دارد که در دو جنس، متفاوت است.
دلایل زیادی برای خیانت در میان افراد متاهل وجود دارد. بیش از ۴۰ درصد از زوجهای متاهل تحت تأثیر خیانت قرار میگیرند. علیرغم درصد بالای خیانت، اکثر مردم معتقدند که خیانت کردن، اشتباه است.
عوامل خطری مانند اختلالات شخصیت و مسائل دوران کودکی در کنار فرصتهایی مانند شبکههای اجتماعی و محدودیتهای نامناسب، میتوانند احتمال خیانت را افزایش دهند و به نوعی عشقبازی منجر شوند
بدیهی است که یکی از دشوارترین و مؤثرترین علل ازبینرفتن اعتماد در رابطه زناشویی، خیانت است.
آمار و ارقام (در جهان) در مورد تعداد طلاقهایی که بهخاطر خیانت رخ میدهند بسیار متناقض است.
برخی مطالعات ۵۰ درصد از طلاقها را به علت خیانت میدانند و برخی دیگر کمتر از ۱۵ درصد را اینگونه گزارش کردهاند.
واقعیت این است که خیانت فشار روحی - روانی زیادی را بر ازدواج و رابطه زناشویی وارد میکند.
فشاری که پشت سر گذاشتن آن بسیار دشوار است.
البته در کشور ما به دلیل خودسانسوری و باورهای اجتماعی و فرهنگی در مورد طلاق و افراد مطلقه، در بسیاری از موارد دیده شده که افراد حتی بعد از خیانت تلاش میکنند ظاهر زندگی خود را حفظ کنند و تن به طلاق نمیدهند.
ولی طلاق عاطفی از هم میگیرند .
مگر اینکه شرایط و امکانات و اگاهیهای لازم را داشته باشند.
نگران، ناتوان، نیاز مالی ، روانی به پارتنر خود نداشته باشند ( علائم وابستگی) و بتوانند به صورت مستقل و بدون ترس و اضطراب از قصاوتهای منفی مردم و سختیهای مسیری که در پیش دارند زندگی کنند.
به طور مثال نگهداری از فرزند خود
داشتن شرایط موجود برای پیدا کردن کار اگر شاغل نیستند.
نداشتن علائم اختلالات خلقی و شخصیتی
داشتن ساپورت خانواده، دوست و اشنایان
برای مقابله با تنهایی و در صورت نیاز گرفتن کمک . .
که این افراد معمولا از سطح اعتماد بنفس، اگاهی وعزت نفس بالایی برخوردار هستند.
پس موضوع گرفتن طلاق موضوع نسبتا پیچیده ایی برای زوجین میباشد.
البته تفاوت اعتقادی، فرهنگی ، داشتن سطح اطلاعات در هر خانواده ایی برای گرغتن تصمیم به طلاق متفاوت است.
پس صد در صد نمیشه گفت افراد
بعد از خیانت طلاق میگیرند.
ولی امار و مطالعات بسیاری
نشان داده زوجینی که بهشون خیانت شده
اگر ریشه ایی موضوعات خود را حل نکنند معمولا رابطه بیشتر از ۳ سال دوام نمی اورد.
معمولاً در این موقعیت خوب فکرکردن و گرفتن تصمیمات درست دشوار میشود. در مقابل خیانت شوهر یا همسر بهتر است به موارد زیر توجه کنید:
۱. سریع تصمیمگیری یا اقدام نکنید.
۲-. به همدیگر کمی فضا بدهید.
۳. از کسی درخواست حمایت کنید.
۴. به خودتان زمان بدهید.
در ابتدا ممکن است تمایل شدیدی به درک کامل چیزی که اتفاق افتاده است داشته باشید. اما بهتر است در اوایل کار وارد جزئیات رابطه صمیمی همسرتان با فرد دیگر نشوید. انجام این کار بدون راهنمایی متخصص مشاوره ممکن است برای شما مضر باشد
در یک ارتباط سالم شما به یکدیگر اعتماد دارید، احساس امنیت میکنید؛ مستقلید؛ برابری را تجربه میکنید و با یگدیگر مهربانید. اما در یک ارتباط ناسالم شما شاهد رفتارهایی مثل کنترلگری، وابستگی، دروغگویی، بیاحترامی و خشونت هستید.
برگشتن از یک رابطه آلوده به خیانت و بازسازی آن، یکی از چالشبرانگیزترین بخشهای زندگی مشترک است.
این عمل ممکن است با عدم قطعیت و اطمینان از درستی آن همراه باشد. بااینحال در این فرایند اعتماد میان خود و همسرتان را بازسازی میکنید. علاوه بر این هر دوی شما اشتباهات خود را میپذیرید. همچنین یاد میگیرید که چگونه در بحث و مشاجرات زناشویی همدیگر را ببخشید و آشتی کنید.
این کار میتواند عشق و علاقهای که همه ما دنبالش هستیم را عمیقتر و قویتر از قبل کند.
توصیههای زیر را بهخاطر بسپارید:
- زود تصمیم نگیرید.
- پاسخگوی رفتارهای خود باشید.
- از منابع مختلف کمک بگیرید.
- با یک روانشناس ازدواج با تجربه مشورت کنید.
- اعتماد بین خودتان و همسرتان را بازیابی کنید.
از ما بپرسید
فرم تماس سریع